طایفه بامریبامری، از طوایف بلوچستان ، نیم کوچنده و ساکن جنوب شرقی ایران میباشند. فهرست مندرجات۲ - ایلراه بامریها ۳ - زادگاه اصلی بامریها ۴ - علت مهاجرت بامریها به دلگان ۵ - معرفی دشت دلگان ۶ - اقتدار و جمعیت بامریها ۷ - منبع دستهبندی بامریها ۷.۱ - جمعیت و تیرههای بامری ۷.۲ - مناطق سکونت بامریها ۷.۳ - مرکز اصلی بامریها ۷.۴ - تیرههای اصلی و عبداللهی ۷.۵ - تیرههای بامری کهنوج ۷.۶ - تیرههای بامری غرب جازموریان ۷.۷ - بامریهای ایرانشهر و خاش ۸ - تقسیمات و اصطلاحات بامریها ۸.۱ - ذات ۸.۲ - هَلْکْ ۹ - قدرت بامریها ۱۰ - عنوان سرداری بامریها ۱۱ - جنگهای بامریها ۱۱.۱ - طولانیترین جنگ ۱۱.۲ - طرفهای درگیر ۱۱.۳ - مقاومت بامریها ۱۱.۴ - عوامل درگیریها ۱۱.۵ - ایجاد صلح ۱۱.۶ - درگیری یارمحمد با سلطان هندی ۱۲ - مذهب بامریها ۱۳ - لهجه بامریها ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - مرکز اصلی طایفه بامریمرکز اصلی این طایفه مستقل، منطقه عمومی دَلگان ، عمدتاً مغرب بمپور تا هامون جازموریان است [۱]
ت فیروزان، «درباره ترکیب و سازمان ایلات و عشایر ایران»، ج۱، ص۳۳، در ایلات و عشایر، تهران ۱۳۶۲ ش.
لیکن گروههای دیگری با نام همین طایفه، در شهرستانهای کهنوج ، [۲]
سازمان برنامه و بودجه، گروه مطالعات هامون، ج۵، بخش ۱۶، ص۱۵۴، مطالعه جامع توسعه اقتصادی اجتماعی حوزه غرب جازموریان، ج ۵، ۱۳۶۳ ش.
خاش ، [۳]
مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ۱۳۶۶: نتایج تفصیلی کل کشور، ج۱، ص۲۷، تهران ۱۳۶۷ ش.
زابل ، و حتی بلوچستان پاکستان شناسایی شدهاند. [۴]
ایرج افشار سیستانی، عشایر و طوایف سیستان و بلوچستان، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۷، تهران ۱۳۷۰ ش.
۲ - ایلراه بامریهابامریها، و بهطور کلی اغلب عشایر بلوچستان ، به علّت اوضاع طبیعی حاکم، اغلب فاقد ایلراه مشخصاند و مسیر کوچی کوتاه دارند که از چند ده کیلومتر بیشتر نیست. شاید به همین دلیل است که، برخلاف ایلهای سلسله جبال زاگرس ، عشایر بلوچ ، از جمله بامریها، از حد طایفه مستقل فراتر نمیروند و به هیچیک از آنها ایل گفته نمیشود. [۵]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۷۵، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
۳ - زادگاه اصلی بامریهابه گفته سردار نواب خان ، بزرگ طایفه بامری، زادگاه و خاستگاه اصلی این طایفه بم و نرماشیر کرمان است. ۴ - علت مهاجرت بامریها به دلگانبامریها در زمان حکومت قاجاریه ، به دشت دلگان مهاجرت کرده، سپس بر اثر تنگدستی و برای تأمین منابع جدید معیشت ، به بمپور، خاش، غرب جازموریان، سیستان و مناطق دیگر روی آوردهاند. ۵ - معرفی دشت دلگاندشت دلگان سابقاً شامل دهستانی به همین نام و قسمتی از بخش بَزمان بوده است. [۶]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
در تقسیمات اخیر، دلگان بخش مستقلی است. نواحی شمالی دشت دلگان به علت وجود سنگلاخهای ناشی از سیلابهای کوهستان بارز ، بهره چندانی از پوشش گیاهی ندارد؛ در حالیکه نواحی جنوبی و جنوب غربی دشت به حدی پوشیده از کهور و کهورک است که جنگل « چاه هاشم » نامیده میشود. با این وصف ، در اینجا «تنها حیوانی که از لحاظ مواد غذایی در مضیقه نیست شتر است... نخل بیشتر از هر درخت دیگری در نقاط مختلف این منطقه یافت میشود». [۷]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
غنای آب زیرزمینی و وضع پستی و بلندی منطقه ، به عشایر ساکن منطقه امکان داده است که به کمک قنات و چاههای دستی ( دولاب ) آب فراهم کنند. ۶ - اقتدار و جمعیت بامریهابامریها مقتدرترین و پرجمعیتترین طایفه دشت دلگان هستند و چند طایفه با پایگاههای متفاوت اجتماعی و حتی نژادی به آنها وابستهاند. طوایف وابسته، با همه گوناگونی و تعارضات، کل منسجم و متوازنی میساختهاند و هر طایفه در این کل، وظیفه خاصی به عهده داشته است و امروزه نیز جایگاه کنونی هر طایفه را وظیفه سابق آن، که کم و بیش بر جای است، تعیین میکند. [۸]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
این طوایف به علت مقتضیات گوناگون سیاسی ، نظامی، اقتصادی ، با پیوندهای خویشاوندی سببی یا مناسبات اقتصادی ، به یکدیگر نزدیک شدهاند و از آنجا که قدرت و حاکمیت در خانواده بامریها ریشه داشته، مجموعه طوایف به نام بامری معروف شده است. ۷ - منبع دستهبندی بامریهااز آنجایی که انسجام ایلی در این دیار ، وجود ندارد و تغییر و تحول در سطح تیرهها زیاد است، منابع مختلف، ردههای تقریباً متفاوتی را، زیر نام طایفه بامری، دستهبندی کردهاند. مهمترین منبع ، که منابع دیگر از آن سود جستهاند، بررسی ایلات و عشایر بلوچستان است که دفتر آبادانی مناطق عشایری وزارت آبادانی و مسکن در حدود ۱۳۵۰ ش چاپ کرده است. ۷.۱ - جمعیت و تیرههای بامریدر این منبع جمعیت طایفه بامری ۰۰۰، ۱۳ تن، و در جای دیگر ۰۰۰، ۱۸ تن، برآورد و در ۲۸ تیره، بدین شرح ردهبندی شده است: روْدین زَهی ( نوابی )، دُروش زهی ، جمشید زهی ، فولاد زهی ، دُرَّکی ، قنبرزهی ، میرکا زهی ( میرَک زهی )، تاجو زهی ، عبداللهی ، سائی ، جمشید زهی ( تکراری )، شهداد زهی ، خانی زهی ، جَنگو زهی (؟)، حُوت رِکشانی ، کُنار زهی ، یوسف زهی ، حیدر زهی ، بامری، فَراری ، دُرانی ، مَکسانی ، بُوخَیر زهی ، دِکالی ، حُوت عباسی ، تابِکی ، مالکی ، نَوابی، رودین زهی . ۷.۲ - مناطق سکونت بامریهااز کل طوایف ۱۰% در مناطق گُل مورتی ، مفیدی و بزمان ساکن بودهاند و بقیه تقریباً در فاصلهای به طول هشتاد کیلومتر در مناطق ییلاقی جبال ، کوهستان هودیان و شمال دشت دلگان و مناطق قشلاقی جنوب سلسله هودیان و دشت دلگان کوچ میکردهاند. [۹]
ایران، وزارت آبادانی و مسکن دفتر آبادانی مناطق عشایری، ج۱، ص۳۰، بررسی ایلات و عشایر بلوچستان.
[۱۰]
ایران، وزارت آبادانی و مسکن دفتر آبادانی مناطق عشایری، ج۱، ص۳۹، بررسی ایلات و عشایر بلوچستان.
۷.۳ - مرکز اصلی بامریهابراساس بررسی ۱۳۵۶ در دشت دلگان، مرکز اصلی بامریها، طایفه عبداللهی و بامری از تبارهایی جداگانه دانسته شده، «اما بنا به مقتضیات گوناگون سیاسی ـ نظامی گذشته، از طریق پیوندهای سببی به یکدیگر وابسته شدهاند که از میان طوایف فروتر یعنی غلامها ، داودیها ، هودیانیها و جَطّها ... به نحوی یکسویه پیوند یافتهاند؛ بدین قرار که از آنان زن میگرفته، اما زن نمیدادهاند». [۱۱]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱۳۲، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
۷.۴ - تیرههای اصلی و عبداللهیبراساس همین بررسی، تیرههای اصلی طایفه بامری، رودین زهی، میرک زهی، حیدر زهی، شهداد زهی و فولاد زهی هستند و تیرههای جنگو زهی، خاکی زهی ، تاجو زهی، شاهو زهی ، کنار زهی و جمشید زهی، منسوب به طایفه عبداللهی. ۷.۵ - تیرههای بامری کهنوجدر بررسی ۱۳۶۳ از بامریهای غرب جازموریان ، محدوده شهرستان کهنوج ، حدود دوازده تیره از بامریها (هوت و جازی...) در ۳۱ هَلْکْ و ۳۲۰خانوار و ۸۶۲، ۱ نفر شناسایی شده است که الگوی زیستی متمایز از سایر طوایف کوچرو منطقه ( حوضه ) آبریز غرب جازموریان داشتهاند. [۱۲]
سازمان برنامه و بودجه، گروه مطالعات هامون، ج۵، بخش ۱۶، ص۱۶۶، مطالعه جامع توسعه اقتصادی اجتماعی حوزه غرب جازموریان، ج ۵، ۱۳۶۳ ش.
۷.۶ - تیرههای بامری غرب جازموریانتیرههای طایفه بامری، در غرب جازموریان، عبارت بودهاند از: دُرّکی، جلگهای (؟)، سیفعلی ، جازی ، هیچو ، موریازاده ، جمشید زهی، فولاد زهی، هوت،لَرِجازی ، دِهْمیری و دروش زهی. [۱۳]
سازمان برنامه و بودجه، گروه مطالعات هامون، ج۵، بخش ۱۶، ص۱۷۰، مطالعه جامع توسعه اقتصادی اجتماعی حوزه غرب جازموریان، ج ۵، ۱۳۶۳ ش.
۷.۷ - بامریهای ایرانشهر و خاشنتایج تفصیلی سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ۱۳۶۶، بامریهای کوچنده ایرانشهر ۲۲۲ خانوار با ۱۴۴، ۱ نفر و بامریهای کوچنده خاش را ۱۰۵ خانوار با ۵۰۲ نفر برآورد کرده است. [۱۴]
مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ۱۳۶۶: نتایج تفصیلی کل کشور، ج۱، ص۲۷، تهران ۱۳۶۷ ش.
۸ - تقسیمات و اصطلاحات بامریهاطایفه بامری به اجزای کوچکتری تقسیم میشود. ۸.۱ - ذاتطوایف بلوچ برای این اجزا، اصطلاحات مختلفی دارند؛ ازجمله : « رَنْدْ »، « بَراسْ رَند »، « ذات » و « شَلْوارْ » که همه آنها معادل اصطلاح تیره در طوایف و عشایر دیگر است. در طایفه بامری اصطلاح ذات بیشتر از دیگر معادلهای آن استعمال میشود. ۸.۲ - هَلْکْبعد از ذات، کوچکترین واحد خویشاوندی هَلْکْ است. هلک معلول دو عامل است: عامل اقتصادی و عامل خویشاوندی. تعریف هلک چنین است : «مجموع خانوارهایی که به عنوان واحد همکاری اقتصادی و از طریق شبکه خویشاوندی به یکدیگر نزدیک میشوند». [۱۵]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱۳۳، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
۹ - قدرت بامریهاطایفه بامری، در سلسله مراتب اجتماعی طوایف دشت دلگان و اطراف آن، از لحاظ قدرت سیاسی ، نظامی و اقتصادی ، در رأس بوده است. ۱۰ - عنوان سرداری بامریهاعنوان سرداری ویژه این طایفه و در تیره رودین زهی ( نوابیها ) موروثی است. شجرهنامه سرداران طایفه بامری، از این تیره، بدین شرح بوده است: میردولت خان ، میردرّا شهدوست خان ، سرتیپ نواب خان ،زمان خان و نواب خان (سردار کنونی). هر چند که اکنون عنوان سرداری رسمیت ندارد و سردار در مقام سرپرست طایفه شناخته میشود امّا تیرهها و طوایف همچنان این عنوان را به کار میبرند. [۱۶]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱۳۶، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
۱۱ - جنگهای بامریهابامریها در ابتدا، برای حفظ استقلال طایفه خود، مبارزات سخت و ادامهداری با دیگر طوایف و سرداران بلوچ کردهاند، تمایزات فرهنگی نیز موجب ادامه این مبارزات میشده است. ۱۱.۱ - طولانیترین جنگطولانیترین و سختترین جنگ قبیلهای بامریها در فاصله ۱۲۸۰ تا ۱۲۹۰ ش رخ داده است. ۱۱.۲ - طرفهای درگیرطرفهای دیگر این درگیری قبیلهای، تقریباً مجموع طوایف سنّی مذهب مناطق بلوچستان سرحدی و مکران و در رأس آنها طایفه بارَکزَهی و شیران زهی به رهبری بهرام خان و سعیدخان بوده است. ۱۱.۳ - مقاومت بامریهااین جنگهای قبیلهای حدود هشت سال طول کشید و بامریها به رغم جمعیت کم و امکانات محدود مقاومت کردند. سردار بامریها در آن زمان سرتیپ نواب (جدّ نواب خان فعلی) بوده است. ۱۱.۴ - عوامل درگیریهابرخی از آگاهان، عامل اصلی اختلافات گذشته بامریها و طوایف دیگر بلوچ را انگیزههای مذهبی میدانند و برخی نیز به توسعهطلبی این طایفه و تعارض با قدرت محلی سرداران و حاکمان محلی بلوچ اشاره میکنند. ۱۱.۵ - ایجاد صلححدود سال هشتم این درگیری، شیوع وبا در سیستان و بلوچستان موجب مرگ عده بسیاری از جمله یارمحمد و جلال، پسران سرتیپ نواب خان ، شد. بیماری وبا و خستگی از جنگی طولانی و بیهوده، موجب شد که سرتیپ نواب خان به بهرام خان و دوست محمدخان بارکزهی مراجعه و درخواست صلح نماید که پذیرفته شد و از آن زمان تاکنون نوعی مدارا و همزیستی میان آنها حکمفرماست. ۱۱.۶ - درگیری یارمحمد با سلطان هندییکی از وقایع مهم، مدتی قبل از شیوع وبا، درگیری یارمحمد با سلطانی هندی، از نمایندگان دولت انگلیس و صاحب اقتدار در شهر بم بود. در این درگیری، سلطان هندی به دست یارمحمدخان کشته شد. امروزه نیز اشعاری راجع به این واقعه وجود دارد. ۱۲ - مذهب بامریهابامریها، اغلب شیعه مذهباند، و ازدواج ، طلاق ، سوگواری و دیگر مراسم ایشان، با دیگر طوایف بلوچ سنی مذهب ، تفاوت دارد و به علّت مذهب ، زادگاه و همسایگی و تماس با طوایف مقیم استان کرمان و شرق جازموریان از لحاظ فرهنگی با سایر طوایف بلوچ، تفاوتهایی دارند. با این حال، به گفته کمالالدین غراب بین آنها و سنّیان اختلاط و آمیزش صورت میگیرد. [۱۷]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱۴۸، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
[۱۸]
سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، ج۱، ص۱۵۰، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش.
۱۳ - لهجه بامریهابامریها، بلوچی صحبت میکنند ولی لهجه آنها که خود نیز دارای دو گویش است، با لهجههای سایر طوایف تفاوتهایی دارد. دو گویش لهجه بامریها، بیش از بلوچی، شبیه فارسی است. ۱۴ - فهرست منابع(۱) ایرج افشار سیستانی، عشایر و طوایف سیستان و بلوچستان، تهران ۱۳۷۰ ش. (۲) ایران، وزارت آبادانی و مسکن دفتر آبادانی مناطق عشایری، بررسی ایلات و عشایر بلوچستان. (۳) جغرافیای استان سیستان و بلوچستان، تهران ۱۳۶۸ ش. (۴) سازمان برنامه و بودجه، گروه مطالعات هامون، مطالعه جامع توسعه اقتصادی اجتماعی حوزه غرب جازموریان، ج ۵، ۱۳۶۳ ش. (۵) سازمان برنامه و بودجه، مرکز پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان، طرح اقتصادی اجتماعی دلگان، ۱۳۵۶ ش. (۶) کمال الدین غراب، بلوچستان یادگار مطرود قرون، تهران ۱۳۶۴ ش. (۷) ت فیروزان، «درباره ترکیب و سازمان ایلات و عشایر ایران»، در ایلات و عشایر، تهران ۱۳۶۲ ش. (۸) مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ۱۳۶۶: نتایج تفصیلی کل کشور، تهران ۱۳۶۷ ش. ۱۵ - پانویس
۱۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «طایفه بامری»، شماره۳۶۳. ردههای این صفحه : تراجم | قبائل بلوچ
|